غلبهی پاجوشها؛ قالیباف بازنده بزرگ انتخابات؟!
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۷۵۴۳۷
اکبر منتجبی، سردبیر روزنامه سازندگی نوشت: با به پایان رسیدن انتخابات مجلس اکنون به راحتی میتوان درباره آرایش سیاسی مجلس و حتی نیروهای سیاسی سخن گفت. اما در همین ابتدا باید تاکید کرد که اگر این انتخابات یک بازنده بزرگ داشته باشد، او محمدباقر قالیباف است. هم خودش نتوانست نفر اول تهران شود و هم یاران نزدیکش نتوانستند جزو ۳۰ نفر اول باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس فعلی مجلس که پیش از انتخابات تصور میکرد دست بالا را دارد و لیست او، لیست اصلی انتخابات است و نیز غلامعلی حدادعادل، یار دیرین وی که لیست قالیباف را «چنار» و لیست اصولگرایان دیگر را «پاجوش کنار چنار» خوانده بود، احتمالاً الان در کنار هم انگشت حیرت به دندان میگزند و نگاه میکنند که چگونه حمید رسایی، محمود نبویان و امیرحسین ثابتی از آنها پیشی گرفتهاند. حتی اگر انتخابات به دور دوم هم برود، باز بعید است وضعیت برای قالیباف و دوستان و یارانش تغییر کند. از این ناگوارتر ریاست او بر مجلس آینده است که پایههای صندلی آن از هماکنون سست شده است.
بیشک پس از اعلام نتایج قطعی به نظر میرسد که وضعیت قالیباف آنچنان شکننده شود که در مجلس بعدی به سختی به کرسی ریاست برسد. زیرا راه برایش نه تنها هموار نیست بلکه با آنچه درباره فرزندانش و خانواده و اطرافیان و مشاورانش منتشر شد، سختتر هم شده است. قالیباف ۱۲ سال شهردار تهران و قبل از آن فرمانده نیروی انتظامی بود. در پایتخت ساختوساز کرد و اتوبان کشید، تونل ساخت، مکانهای تفریحی فرهنگی بنیان گذاشت و تلاش کرد، تهران را در دوره خود دگرگون کند.
حتی در نیروی انتظامی نیز ۱۱۰ را راهاندازی کرد تا جرم و جنایت را تقلیل دهد، اما چرا آن عده از مردم تهران که رای دادند به او اعتماد نکردند؟ بنابر خبرهای رسمی (خبرگزاری مهر) تنها ۲۴ درصد مردم تهران در انتخابات شرکت کردهاند. در واقع از میان افرادی که در تهران واجد رای دادن بودند، تنها یک میلیون و ۱۸۱ هزار و ۳۰۰ نفر در تهران رای دادند و این افراد نیز قالیباف را به عنوان گزینه اول و اصلی خود انتخاب نکرده و به افرادی رای دادند که همگی یا عضو جبهه پایداری بودند یا نزدیک به این حزب سیاسی.
اشتباه قالیباف کجا بود و از کجا این ضربه را خورد؟ قالیباف تا هنگامی که شهردار تهران بود، تلاش میکرد چهره میانهرویی از خود به جای بگذارد، اما پس از آنکه عزم ریاستجمهوری و مجلس کرد، تصویری که از او در رسانهها منتشر شد یا خود وی به نمایش گذاشت، دیگر تصویر قبلی نبود. تا پیش از آن ما با یک قالیباف توسعهگرا روبهرو بودیم و بعد از آن قالیباف در کنار کسانی عکس یادگاری گرفت که ضدتوسعه و افرادی بودند که زندگی را بر مردم سخت میکردند.
بیشک قالیباف به درستی دریافته بود که پس از یک دوره شکست در انتخابات ریاستجمهوری، پایگاه و بدنهای ندارد، اما او به جای آنکه به سمت شبکهسازی و تاسیس حزب برود و کارهای اساسی کند، خود را به جبهه پایداری نزدیک کرد تا با یک تبانی سیاسی از طریق آنها به ریاست مجلس برسد. متاسفانه رفاقتها در سیاست عمر طولانی ندارند و پایدار نیستند. فرقی هم نمیکند شما در کدام جناح و حزب باشید. برخی از افراد آنچنان از پشت خنجر میزنند که آدمی نمیداند از چه کسی خورده است.
در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ مهدی کروبی با اینکه دبیرکل مجمع روحانیون مبارز بود، اما این مجمع پشت وی را خالی کردند و به مصطفی معین رای دادند. قالیباف حتی حزب سیاسی هم نداشت که درصدی از وضعیت سیاسی خود مطمئن باشد. تنها امیدش به جایگاه و برخی مشاوران و کارهای آنها بود، اما نمیدانست در روزهایی که او به صندلی ریاست مجلس تکیه داده بود و از آن لذت میبرد و مجلس را با سران پایداری اداره میکرد، نیروهای بدنه اصولگرا، عدالتخواهان و اعضای پایداری به شدت درحال شبکهسازی هستند و هر سندی که علیه او به دست میآورند را کنار میگذارند تا روز انتخابات رو کنند.
به همین دلیل بود که با شروع انتخابات و گرم شدن تنور آن، سیل افشاگریها علیه او راه افتاد. اسنادی از فرزندانش در کانادا یا آلمان که یکی به دنبال مهاجرت به کانادا بود و دیگری خریدوفروش زمین در آلمان. مخالفان قالیباف که در یک قدمی او کار میکردند حتی از یاد نبردند که فلان کاندیدایی که در لیست شانا قرار گرفته است قبلاً کارمند همسر قالیباف بوده است. آنها حتی پرینتهایی از تراولهایی که مشاور قالیباف بود را نیز نگه داشتند تا شب انتخابات یک به یک رو کنند و نشان دهند که قالیباف برخلاف آنچه نشان میدهد در پشت پرده فرد دیگری است.
قالیباف در چهار سال گذشته فراموش کرد که به جای آنکه در کنار مردم محافظهکار تهران بایستد، در کنار تندروهایی ایستاده است که وضعیت را برای مردم بدتر کردهاند. او رئیس مجلس بود و هست. رئیس مجلس باید بداند که مهمترین ناظر بر دولت است و میتواند دولتی که این چنین تورم و گرانی را به جان مردم انداخته است و پاسخگو نیست به میخ بکشد، اما متاسفانه چنین نکرد و در طول دو سال گذشته همراه دولت بود تا همراه مردم.
مردم تهران، مردم محافظهکاری هستند و حتی در شرایط فعلی هم عدهای چشمگیر ترجیح دادند در انتخابات شرکت نکنند. زیرا رای ندادن را بیهزینهترین کار تصور میکنند، یا میکردند. جمعی از آن عده هم که بنا بر دلایلی در این انتخابات شرکت کردند، آرای باطله و سفید به صندوق انداختند.
آرای آقای قالیباف دقیقاً در میان همین افرادی بود که یا رای ندادند یا آرای سفید به صندوق انداختند. آنها آن قالیبافی که ۱۱۰ را راه انداخت یا تهران را برایشان دگرگون کرد میشناسند، اما این قالیبافی را که مجلس طرح حجاب و صیانت و ضدبرجام میآورد، نمیشناسند. اینجاست که او ضربه میخورد. زیرا در میان جمعیتی که در انتخابات شرکت نکردند، تنها افراد قلیلی که نگاهشان با پایداری، رسایی و نبویان یکی است در انتخابات شرکت کردند که آنها نیز با قالیبافی که فرزندش به آلمان و کانادا میرود، یا برای دخترش از ترکیه سیسمونی میگیرد، کاری ندارند.
اتفاقا آن دسته کثیری از مردم تهران که در انتخابات شرکت نکردند یا آرای سفید انداختند با خانواده قالیباف و گرفتن سیسمونی از ترکیه و سفر به کانادا و آلمان مشکلی ندارند؛ به شرط آنکه رئیس مجلس وضعیت زندگی را بهبود ببخشد، اسب وحشی دولت را لگام بزند و کیفیت زندگی را در ایران از طریق همین مجلس بهبود ببخشد، اما قالیباف چنین نکرد. بیشک تبعات آن قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» که ضدبرجام بود و راه احیای برجام را بست اینجا خودش را نشان میدهد. قالیباف نماد مجلسی شد که چنین مصوباتی داشت.
اکنون باید پرسید آیا حیات سیاسی قالیباف به پایان رسیده است؟ با قطعیت نمیتوان این گزاره را تایید کرد. او شکست سنگینی خورده است ولو آنکه خودش رای آورده باشد، اما وضعیتش مانند فرماندهی است که یاران نزدیک خود را از دست داده است. باید به فکر مهمات و افراد جدیدی باشد و استراتژیاش را تغییر بدهد. اغلب شکستها برای این است که استراتژی را اشتباه انتخاب میکنیم. او باید همان مسیری را برود که از جنس خود اوست. قالیباف مرد توسعه است نه ضدتوسعه.
پس باید کنار افراد توسعه قرار بگیرد، نه منفعتطلب. باید کنار مردم محافظهکاری که حتی از جدل خیابانی هم پرهیز دارند بایستد و منادی صلحطلبی باشد، نه کنار تندروهایی که از امروز بیش از قبل قدرت گرفتهاند. راه جدید او ناهموار است و مسیری جدید و دشوار را باید برای خود انتخاب کند. کسی که نتواند نفر اول تهران باشد، سقف بلندپروازیهایش نیز محدود میشود.
خاصه آنکه این دوره سیدابراهیم رئیسی با اتکا به مجلس پایداری وضعیت بهتری خواهد داشت و بعید است، قالیباف بتواند سودای رقابت با او را در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۴ در سر داشته باشد. مگر اینکه استراتژیاش را تغییر بدهد، حزب تشکیل دهد و یاران جدیدی کنار خود بگذارد که دنبال منفعت رئیس نیستند و دنبال هزینه دادن برای او باشند. این چنین شاید بتواند پرستیژ سیاسی قبلی را به دست بیاورد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل انتخابات شرکت ریاست جمهوری مردم تهران رای دادند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۷۵۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اهداف کوتاه مدت و بلندمدت افشاگری ها علیه قالیباف /کدام طیف او را زیر ضرب برده است؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، چند روز مانده به دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم حملات و افشاگریهای جدیدی درباره محمدباقر قالیباف در حال انجام است؛ خودش، همسرش، فرزندانش و البته مشاورانش و دستگاههای منتسب به او؛ همگی هدف این افشاگریها یا حملات هستند و در همه موارد پای قالیباف هم وسط است.
محمدباقر قالیباف در بازه زمانی نیمه دوم سال گذشته تا روزهای منتهی به دور اول انتخابات مجلس دوازدهم، تحت حملاتی از همین دست بود؛ اما آنچه سوال برانگیز شده این موضوع است که مواد اولیه و خام افشاگریها چه اندازه کثرت دارند که دو دور انتخابات را پوشش دادهاند! البته اینها غیر از موضوعات افشا شده در دوران ریاست بر مجلس و قبلتر در جریان دو دور انتخابات ریاستجمهوری است که درباره او منتشر شده بودند.
افشاگریها درباره قالیباف و اطرافیانش به دو صورت انجام میشود؛ نخست توسط چهرههای سیاسی و دوم توسط حسابهای توییتری در فضای مجازی. هدف هم قاعدتا در کوتاه مدت، جلوگیری از ریاست قالیباف بر مجلس دوازدهم است که احتمالا طیف جبهه پایداری و تندروها بیشترین سهم را خواهند داشت.
بخش اول چگونه کار میکند؟یک شکل از افشاگری ها، توسط برخی نمایندگان مجلس یا چهرههای سیاسی است که صورت میگیرد؛ آنها در قالب توییت و مصاحبه مواردی را بیان میکنند. آنهایی که در این بخش از سناریو نقشآفرینی میکنند، بیشتر عملکرد مدیریتی و سیاسی قالیباف را زیر سوال میبرند و از بابت چهرههای نزدیک به او مانند مشاورانش سخن به میان میآورند.
به عبارت دیگر آنکه این دسته از افراد سعی میکنند به روایت خودشان، بر اساس قاعده بازیهای سیاسی رفتار کنند و وارد مسائل خانوادگی نشوند. از سوی دیگر، بستری که این افراد بر آن اقدام به بیان سخنانشان یا به عبارت بهتر افشاگریهایشان میکنند، معمولا سایتها و خبرگزاریهایی هستند که موضعگیریهایی علیه قالیباف دارند.
مثلا روز گذشته، بیژن نوباوهوطن نماینده مجلس یازدهم و از منتقدان قالیباف، با خبرگزاری دولت یعنی ایرنا گفتوگو کرده است. این گفتوگو واجد هر دو شرط بود؛ یک چهره سیاسی منتقد رئیس مجلس با خبرگزاری دولت که زاویهای جدی با مجلس و بخصوص قالیباف دارد، سخن گفته است. او در این گفتوگو تاکید کرده «در بسیاری از مواقع میبینیم دستهایی بیش از مطالبات نمایندگان در کار است یعنی افرادی که نمیخواهم اسم ببرم مشخصا در بودجه دخالت میکنند». او در بخش دیگری مستقیما مشاوران قالیباف را هدف قرار داده و در انتقاد از آنها گفته «مشاوران رئیس مجلس هر بودجه ای را بررسی میکنند نمیدانم این موضوع قانونی است یانه؟ میآیند و میروند و اینقدر طول میدهند که نماینده به چیزی رأی میدهد که نمیخواهد. اینجا قدرت و اختیار نماینده است که سلب میشود و این خطر است.»
نوباوهوطن که به تفکرات جبهه پایداری مشهور است، این بار به مشاوران قالیباف اتهام زده است: «گاهی افرادی که به عنوان مشاور در مجلس دائما رفت وآمد میکنند و در میان نمایندگان مینشینند و اینها تصمیم سازی و فکرسازی و رایسازی میکنند. یک نفر را میخواهی رای بدهی اینها هستند که میگویند به چه کسی رای بدهند و به چه کسی رای ندهند. قول میدهند که فلان کار را برای شما میکنیم فلان وام را میدهیم در حوزه انتخابیهتان فلان کار را میکنیم.»
نوباوه بخش دیگری از سخنانش را در راستای خط خبری چند روز اخیر خبرگزاری دولت بیان کرده است؛ یعنی فشار و حمله به مرکز پژوهشهای مجلس بابت انتشار گزارشهایی بر خلاف میل دولتیها. او گفته «بعضی از کارمندان مرکز پژوهشها هنگام بررسی بعضی از طرحها و یا لوایح، اعمال نفوذهای فردی و سیاسی میکردند و جریان خاصی را آنجا مشاهده کردیم به خصوص در مورد ساماندهی طرح فضای مجازی که صددرصد از طریق رسانهها مستقیم از طریق فضای مجازی و اینترنت پخش میشد ما شاهد بودیم قبل از اینکه حتی مصوباتش بخواهد به تصویب برسد و یا رایگیری صورت بگیرد در فضای مجازی از طریق مرکز پژوهشها منتشر میشد.»
خبرگزاری ایرنا در هفتههای اخیر به صورت مسلسلوار اقدام به انتشار مصاحبههایی کرده که مشخصا مرکز پژوهشهای مجلس را زیر ضرب برده است. مصاحبههای ایرنا با نمایندگانی بود که منتقد عملکرد قالیباف از یک سو و از سوی دیگر حامی دولت هستند. آنها عملکرد مرکز پژوهشها را مورد انتقاد قرار دادهاند که از این طریق، سقلمهای هم به قالیباف میخورد.
بخش دوم چگونه عمل میکند؟بخش دوم سناریویی که این روزها در ارتباط با قالیباف در حال اجراست، افشاگری درباره خانوادهاش است. برخی اکانتهای توییتری که بعضا هم بدون نام و نشان واقعی هستند، اقدام به انتشار مدارکی درباره فرزندان قالیباف میکنند؛ مدارکی درباره تحصیل اسحاق قالیباف در استرالیا و مراودات مالی دو پسر قالیباف(اسحاق و الیاس) و همچنین همسر رئیس مجلس.
از قرار معلوم مدارک منتشره در دسترس این طیف منتقد این روزهای قالیباف بوده است؛ البته منظور نه منتشرکنندگان، که آنهایی منظورند که این مدارک را در اختیار منتشرکنندگان قرار دادهاند. به عبارت دیگر، آنها این مدارک را در کشوهایشان نگه داشته بودند تا در موعد مقرر و زمانی که لازم است قالیباف زیر ضرب افکار عمومی برود، منتشر کنند.
یعنی آنها مشغول استفاده ابزاری از قالیباف بودهاند و حالا که پاجوشهایشان در حال رشد است، دیگر انگار نیازی به حضور قالیباف لااقل در صندلی ریاست ندارند. از همین رو افشاگری، پشت افشاگری درباره قالیباف در حال انجام است.
هرچند برخی معتقدند که مسائل خانوادگی نباید وارد دعواهای سیاسی شود، اما این نکته قابل چشمپوشی نیست که افرادی نظیر قالیباف و دیگر چهرههای تصمیمگیر، که شب و روز بر شعارهایشان پافشاری میکنند، آیا توانستهاند این شعارها را در خانواده خود نیز جاری و ساری کنند یا خیر؟ آیا توانستهاند فرزندان خود را متقاعد کنند تا بر اساس سبک زندگیای که خودشان مبلغ آن هستند، زندگی کنند؟ قاعدتا با افشای سفرها و مخارج و سبک زندگی فرزندان قالیباف، او زیر ضرب شدیدی قرار گرفته است اما همچنان همان شعارها را فریاد میزند.
اهداف چند لایه از افشاگریهاقاعدتا با بررسی و کنار هم قرار دادن ردپاهای موجود در این اقدامات علیه قالیباف، آن طیف سیاسی که مشغول زدن رئیس مجلس است، مشخص میشود. آنها اهدافی چند لایه داشته و دارند که تا الان به توفیقی نسبی دست پیدا کردهاند.
نخست عدم راهیابی قالیباف به مجلس بود که البته هدفی بلند پروازانه بود و آنها تمرکزشان را بیشتر بر روی راهیابی یک قالیباف ضعیف شده به مجلس گذاشته بودند. آنها به این هدف نخستشان دست پیدا کردند و قالیباف که نفر اول رایگیری ۱۳۹۸ بود، پایینتر از محمود نبویان، حمید رسایی و امیرحسین ثابتی قرار گرفت؛ البته که همه اینها به لطف پایینترین مشارکت در انتخابات مجلس در تاریخ جمهوری اسلامی است.
دومین هدف، پایین کشیدن قالیباف از صندلی ریاست است که آنها در این برهه زمانی تا زمان انتخابات هیات رئیسه مجلس جدید بر آن تمرکز دارند؛ اگر موفق شوند که قالیباف را از کرسی ریاست به زیر بکشند، عملا توانستهاند که او را از حیض انتفاع در سیاست ساقط کنند. چرا که در این صورت، هدف سومشان که خنثیشدن توان سیاسی قالیباف برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴ و رقابت با ابراهیم رئیسی است، عملا به صورت اتوماتیک کسب میشود.
بنا بر این اگر طیف مخالف قالیباف این روزها هزینه زیادی برای زدن او میکند، برای «شفافیت» و این دست مسائل نیست؛ بلکه به دنبال اهدافی کوتاه مدت و بلند مدت هستند؛ کوتاه مدت؛ نشستن قالیباف بر صندلی نمایندگی در صحن و نه هیات رئیسه و بلند مدت، قالیبافزدایی از سیاست و عدم توانایی سیاسیاش برای ریاستجمهوری ۱۴۰۴.
27215
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903949